امروز : یکشنبه, ۹ مهر , ۱۴۰۲ - 17 ربيع أول 1445
مصاحبه با یک قربانی عرفان نوظهور در اورمیه
به گزارش پایگاه خبری اورمیه، در زیر با یکی از قربانیان چنین دورههایی که مدرک تحصیلی لیسانس داره و حدود چهل سال سن دارد مصاحبهای انجام دادهایم.
با کلاسهای این گروه چگونه آشنا شدید؟
من از طریق یکی از دوستان خیلی نزدیکم که مدتها در کلاسهای خانم م.م شرکت میکرد با این گروه آشنا شدم.
ایشان ابتدا مرا برای یک کلاس سپاسگزاری معرفی که در آن کلاس که البته در آن زمان هزینه زیادی نداشت و سه یا چهار روز در هفته و با موضوع، تکنیکهای سپاسگزاری و اینکه ما باید نسبت به داشتههایمان سپاسگزار باشیم، برگزار میشد؛
طی آن کلاس من بهخاطر مشکلی که داشتم، سعی کردم که از خانم م.م مشاوره بگیرم و البته ایشان خود نیز بارها در کلاس بر این مورد متذکر میشدند که من مشاوره میدهم و طی مشاورههایی که از ایشان دریافت میکردم، به من گفتند که «تو خودت با خودت مشکل داری و اول باید مشکلاتت رو با خودت حل کنی؛ باید اون انسدادهای روحیت حل بشه و تا زمانی که اینها حل نشه، مشکلات زندگیت همون سر جای خودش هستش». بنابراین به من پیشنهاد کردند که من در دوره خصوصی جذب شرکت کنم.
چرا به سمت این گروه کشیده شدید؟
بهخاطر اینکه من در آن زمان از یک سری مشکلات پیچیدهی خانوادگی رنج میبردم و با آن دست به گریبان بودم و اصولا معتقد هستم وقتی آدم در حال غرق شدن است به هرچیزی که امکان دارد تکیه داده تا شاید بتواند از آن شرایط نجات پیدا کند، و من در واقع در آن مقطع از زندگی شخصی و سبک ایشان را ناجی برای خودم میدیدم تا بتوانم راه حلی برای مشکلات خودم پیدا کنم.
برای کلاسها چه میزان هزینه کردید؟
خب به جز کلاس سپاسگزاری ایشان که هزینه چندانی نداشت، کلاس جذبِ ایشان بصورت خصوصی و به مدت ۹ماه برگزار و مجموعا مبلغ ۹ میلیون تومان هزینه و به عبارتی برای هرماه یک میلیون تومان به حساب ایشان واریز می کردیم.
در این دوره چه چیزهایی به دست آوردید؟
خب ببینید این سوال ، موضوع بسیار پیچیدهای است و من فکر میکنم از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.
من از زاویه خودم به این موضوع نگاه میکنم و نمیتوانم به طور دقیق در مورد بقیه اظهار نظر کنم زیرا ممکن است کسانی به این دوره رفته و نتیجه گرفته باشند ولی من چیزی به دست نیاوردم و بطور واقع جاهایی که نیاز داشتم ایشان به عنوان استاد، حامیِ من باشند و به من وقت اختصاص دهند، ایشان حضور نداشتند و زمانی هم که من در مورد مشکلاتم با ایشان صحبت میکردم، ایشان بیشتر حالتِ … داشتند و طوری صحبت میکردند که شخصیت من زیر سئوال رفته و به عبارتی طوری رفتار میکردند که عزّت نفسِ من کاهش مییافت؛ اعتماد به نفسم از دست میرفت و به واقع من در مجموع چیزی از دوره بدست نیاورده و در آخر نتیجهای از کلاسها دریافت نکردم.
حضور شما در این گروه با باور و اعتقادات شما چه کرد؟
من زمانی که دوره را شروع کردم باور عمیق و قوی داشتم. آنچنان باور داشتم که میتوانم و برا این باور بودم که کائنات و مادر هستی همراهم است.
ولی طی ۹ماه تلاش زیادی کردم و تمریناتی که ایشان به من میگفتند را انجام و کارهایی که ایشان انجام میدادند رو انجام میدادم؛
ولی مشکلات طی ۹ماه هیچ بهبودی نداشت و هیچ تغییری هم در من بوجود نیامد و کمکم من از خودم این نکته را میپرسیدم که واقعاً هیچ گوش شنوایی در هستی وجود ندارد که به صدای من گوش فرادهد؟
پس این داستان چیست؟ پس این انرژیها، حال خوب و حرفهایی که شعار داده میشود، چه بازخوردی دارد؟ نتیجهاش چه میشود؟
این سوالات درنهایت باعث شد که به باورهایم شک و هنوز هم بعد این مدت با این سئوالات درگیر هستم، بطوریکه من فکر میکنم، اگر فردی که اسمش را استاد معنوی میگذارد و اگر فردی مسیرش را به نام مسیر روشنایی برای همه معرفی میکند، باید کمی خضوع و تواضع و فروتنی داشته باشد و باید وقتی که مسئولیت بهعهده میگیرد جدای از مسائل مادی که در مورد آن بحث نمیکنم که از لحاظ مادی هم من و امثال من هزینه زیادی پرداخت کردیم رقمی حدود یک میلیون تومان در هر ماه، ولی وقتی مسئولیت بهعهده میگیرد، که من تصمیم گرفتم به تو کمک کنم، باید این کار رو به بهترین شکل انجام دهد ونه اینکه بعد از دریافت هزینه و در هنگام صحبت در رابطه با مشکلاتمان، بگویند که کمکاری از خودت است و تو نمی توانی!
خب اگر من نمیتوانم، در واقع من شما رو انتخاب کردم که به من راه و روشِ توانستن را آموزش دهید، نه اینکه مرا زیر سئوال ببرید.
این را میتوانم بگویم که نه کم بلکه خیلی زیاد از این گروه زده و ناامید شدم بطوریکه نسبت به این نوع دورهها و کلاسها و خیلی از موارد دیگر و شبیه اینها باورم را از دست دادم و فکر میکنم که اینها نیز یک سری دروغ و کلاهبرداریست و بیزینسی برای گرفتن مبالغ از من و افراد دیگری شبیه من؛
اینها یک بازار نوظهور برای افرادیست که در زندگیشان گره و مشکل دارند، برای افرادی که در زندگیشان دنبال راه حل رفع مشکلات هستند. من فکر میکنم افرادی که به این دورهها مراجعه میکنند و این مسیرها را برمیگزینند به دو دسته تقسیم میشوند:
۱- افرادی که واقعاً یک مشکل بسیار حاد دارند و در به در دنبال راهی برای رفع و حل مشکلشان هستند ۲- افرادی که به دنبال یک جایگاه در جامعه هستند، دنبال در واقع یک نامی هستند که ما به کلاس … مراجعه میکنیم و فلانیم و بهمانیم، شاگرد استاد خاص هستیم و در این مسیر و دورهها حضورداریم؛
حالا گروه دوم شاید بهخاطر اینکه به قول تُرکها دنبالِ شأن و شوکت هستند، به نتیجهای دست یابند و این نتیجه پُز دادن یا یاد گرفتن چند کلمه قلمبه-سلمبه باشند و از آن در محافل و دورهمیها استفاده کنند، ولی این گروه اول هستند که متضرّر میشوند، برای اینکه از خودشان از وجودشان خرج و با یک درد و مشکلی سروکله میزنند و هیچ درمانی هم برایش پیدا نمیکنند.
چرا از گروه خارج شدید؟
خب بعد از حدود ۹ یا ۱۰ ماه، بعد از اینکه دیدم جوابی دریافت نمیکنم و نتیجهای نیز نمیگیرم، و چند بار با ایشان تماس تلفنی گرفتم که تنها به دادن جوابهای سربالا بسنده کرده و حتی به شکلی توهینآمیز با من برخورد و باعث شکستن دل و ناامیدی بیشتر منشده و بعد از این اتفاقات، آنطور متوجه شدم که کسیکه آنقدر از خدا، کسی که آنقدر از مسیر و عرفان سخن میگوید، نباید چنین رفتار و منشی داشته باشد که سریع قضاوت و تصمیم بگیرد در مورد انسان و شخصیت انسان چه در جمع چندنفره و چه در جمع خصوصی و این اتفاقات مرا دلزده کرده و تصمیم گرفتم، از گروه خارج شوم.
به نظر شما این خانم که خودش را استاد معرفی کرده با چه تکنیکهایی باعث جذب شاگرد میشود؟
خب، تصورم اینست که ایشان بسیار آدم زرنگ و زبدهای است و سرد و گرم زندگی رو چشیده و با اعتماد به نفس بسیار بالایی که ممکن است بخاطر مطالعه چندین کتاب که در بازار نیز وجود دارد و همه هم مطالعه میکنند، یا از یک سری مسائل و بحثها در گروههای تلگرامی و یا اینستاگرام اطلاعاتی جمعآوری کردهاند و کمی زرق و برق دادن امکان جذب شاگردان بالایی دارند.
ارائه محکمهپسندتر مباحث و در ابتدا دراختیار قرار دادن مطالب با سطح عامه پسند در اختیار افراد، فرد را مشتاقتر میکنند.در ابتدا هم دو دلیل را ذکر کردم از جمله اینکه فرد برای حل مشکل خودش، یا برای کسب نام و شأن و شوکت، در هر دو صورت فرد جذب چنین گروهی میشود و ایشان با همان اعتماد به نفس و تکنیکهایی که خودشان برای خودشان دارند، یعنی اینکه یک منیّت خیلی قدرتمندی برای خودشان دارند و ناخودآگاه ما انسانها جذب آدمهای قدرتمند یا افراد با استایل خاص جذب میشویم؛
حالا این گروه دوم که دنبال شأن و شوکت هستند، قیمتهای کلاسها زیاد برایشان مهم نیست، و با حضور در این کلاسها یه چند تا کلمهی قلمبه-سلمبه و ماورایی یاد گرفته و از حضور در چنین کلاسهایی هدف خاص دیگری ندارند و با این کلمات، میتوانند از این اطلاعات در گروههای تلگرامی و اینستاگرامی یا جمعهای خودمانی استفاده کنند و البته برخی نیز ترجیح میدهند قضیه را پیچیدهتر کرده بگویند ما به کلاسهایی مررویم تا بر روی خودمان کار کنیم.
اینها خب به خواستههای خودشان میرسند، ولی همین، عرض کردم، گروه اوّل خیلی راحت، از طرف این خانم دفع میشوند، بعد از اینکه کارشان تموم شد و پیگیر موضوع هم نمیشوند.
با تشکر از اینکه در این مصاحبه شرکت کردید؛ یادآور میشویم نام و مشخصات شما به عنوان مصاحبهشونده، در نزد مصاحبهکننده محفوظ خواهد ماند. موفق باشید.
ممنون
اعتقادات , باور , دوره های عرفانی , عرفان , کلاس عرفانی , مالباخته , مصاحبه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
خواهر من فکر نکنم این شخص انسان خوبی باشد معلم عرفان از شاگرد هزینه نمیگیرد معلم عرفان در ایران شاید !!!!!!شاید پنج شش نفر شاید هم ده نفر باشند واگر باشند!!!خواهر من راه عرفان رفتن سخت است وب قول اساتید عرفان فراز ونشیبهایی دارد توصیه ای ب شما خواهرم دارم شما یک کار بکن تمام خصلتهای رهبر انقلاب سید علی خامنه ایی مدظله العالی رو بشناس و بادقت کامل و تفکر !!!!!!تفکر ب سخنان این پیر دانا و ربانی اهل علم و علوم خوب نگاه کن وگوش کن ب آن سایتهایی سر بزن ک سالگان اهل حق که عرفای بزرگ اسلام و کتب نصایح آنها را هم بخان دقیق و بعد بفهم ک شخصیت فاطمه زهرا سلام الله علیه چ شخصیتی داشتند و خواهر من صداقت پیشه کن ک اخلاص ب پیشانی نیست .در دنیا صاف باش با تمام خلایق ..ب خدا وقتی میدانم ک انسانی دوست دارد راه عرفان را طی نماید وب آن درجه هایی ک مخصوص انسانهای خاص خدا هست ک باید در جهت خدمت ب بشر حرکت کند و خودش انگار وجود ندارد ونمیبیند خودش را ..درکار خلقت رب عظیم میمانم و شکر میکنم ..ب حق موهایم علی ..خواهر من هر چند سخت است ولی هر آنچه ک میخواهید خداوند نصیب شما بکند و بدانید علم عرفان خریداری نیست پیدا کنید بگردید توجه کنید سخت و طاقت فرساست ولی شیرینی وتلخیهایی دارد..و این هست ک باید مثل بازی شطرنج بازی کنیم و برویم خواهر من …نماز صبح خ اهر نماز صبح باشکروذکر فراوان در شب در آن وقت خاص …ب قول آیت الله بهجت رحمه الله هر ذکری مناسب جا و مکان خاص خودش است …ای کاش من میتوانستم با شما خواهرم چن ساعتی در این باب سخن می گفتم..یاحق از کاربر گرامی و محترم سایت ک میدانم زحمات مارا میرسانید از آن که من و شما را آفرید میخواهم ب شما خوشبختی در زندگی عنایت فرماید تشکر تشکر اجرکم عندالله یاحق