امروز : چهارشنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۲ - 24 جماد أول 1445
عشق او یک طرفه است
عاشق و معشوق رابطه پیچیده و در عین حال بسیار ساده با هم دارند عاشق برای معشوق می میرد حرف او را زمین نمیاندازد و خدمت رسانی به معشوق را لذت بخش ترین کار دنیا برای خود می داند. .
من در هیچ داستان واقعی و رمان عاشقانه نه دیده و نه خوانده ام که معشوق برای خواستن چیزی از عاشق خود گریه کند، زجه بزند و التماس کند چرا که بزرگترین خواسته عاشق تقرب به معشوق و به دست آوردن دل آن به هر بهانه ای است !! عاشق خطای معشوق را اصلا نمی بیند و گناهش را با بر چشم هم زدنی می بخشد چرا که تمنای بودن معشوق عاشق را چنان رحمان و رحیم میکند که قابل وصف نیست و هیچ واژه ای قدرت بیان آن را ندارد.
پس چطور شده است بنده ای که معشوقه خداوند است و خداوندی که عاشق بنده جایش عوض شده است!؟ چه شده جایگاه عاشق در این ماجرا به اندازه یک زندانبان و جایگاه معشوق چون زندانی داخل بند تنزل یافته است!؟ زیبای عاشقی مگر به غرور و ناز معشوق و نازکشی عاشق نبود!؟ .
مشکل کار اینجاست؛ رابطه عشقی خالق و مخلوق، یک رابطه یک طرفه شده است یعنی او (خالق) به دنبال عشق بازی با معشوق خود بی هیچ قید وشرطی است و معشوق(مخلوق) به دنبال معامله و بده بستان با عاشق و این همان پیچی است که ما به اشتباه پیچیده ایم! .
مخلص کلام با معشوق خود عشق بازی کنیم نه معامله!! و لازمه این حرف شناخت صحیح، از عشق و عاشقی است.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.